DD



می گن اگه یه بار دیگه دنیا بیای بازهم همینجور زندگی می کنی؟؟ 

من فکر می کنم اشتباه نکردم .من همیشه جوان بودنت  را دوست داشتم چقدر اخلاق خوب داشتی حالا چندتا هم بد کنارش . هنوز هستی اما من برای همیشه تصمیم گرفتم که نباشی . فکر کردم همون وقتی که تنها بودم تصور کن که مردم . اصلا ازت بدم نمیاد  . فقط الان دیگه نگرانت نیستم  و راحتم هر چقدر هم که بهم سخت بگذره .


امروز مادر مسن حدیقه فوت کرد. من که ماشین نداشتم نرفتم . خدا رحمتش کنه . من که کسیم فوت کنه نمی شینم کسی بیاد یا بگم چرا فلانی اومد چرا نیومد. اصلا به کسی خبر نمی دم . پا میشن همه می رن اتاق طرف وایمیستن یه خرما می خورن و فاتحه می فرستن . اینکارا چیه یه خیرات می گیری  میزاری رو میز فقط همین . اصلا هم لازم نیست کسی بدونه مال چیه مال کیه 


جهان را دوست دارم با تمام ادمهایش از درک تفاوت ها لذت می برم . اموخته ام تفاوت ها حقیقت هستند . باید پذیرفت و فهمید . احترام به همه لازم است محبت ارامش بخش است . انسانها و حتی غیر انسان همه چیز با ارزش است ماندن و گیر کردن باتلاق است . هر دوره تلاش نیاز به یک دوره رفرش دارد . همه چیز حد و اندازه دارد . زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند آن قدر زیباست این بی بازگشت کز برایش می توان از جان گذشت مردن عاشق نمی میراندش در چراغ تازه می گیراندش
پادشاه یکی از وبلاگ نویسان به من گفت خودم را برتر می بینم . این واقعیت ندارد . اتفاقا من ادم بی ادعایی هستم اما یه چیزهایی واقعیست و می خواهم فریاد کنم .در کل عمرم هیچ چیز برایم زیبا تر از رهایی از قید و بند نبود. هرگز از ارایش انقدر خوشحال نشدم انقدر که مردم خوشحال شدند. باور داشتم که زیبا هستم . این یک حقیقت است و دلیل بر غرور من نیست اما سعی در کتمان ان عجیب است. یادش بخیر کسی می گفت زندایی من اینهمه از بچه های شما تعریف می کنم شما هم از بچه های من
دلم می خواهد دوستی داشته باشم حدودا 48تا55ساله .نه جوان تر نه پیرتر.انگار این نسل از ادمیزاد کمیاب هستند.یا فوت شده اند. انگار انسانهای ناب کمیاب شده اند. انگار من خود یک گوهر ناشناخته ام . دلم برای کسی همتای خودم تنگ شده است . مثل خودم سخت کوش مهربان جدی .انگار دوره ما دهه پنجاهی ها گذشت . و جامعه پر شد از ادعا تزویز و کمبود و هرچه مصرفگرا تر جذابتر شد. اصلا بدها خوب و خوبها زبون و بی ارزش شد. ادمیت گم شد و ارمغان دلتنگی و بی قراری.
یک خانه رهن کردم ۲۰ تومن . بیا و ببین . همه چیز برایم غریب است .تا بحال با این جماعت همزیستی نداشتم . عجیب است اما واقعی. می تونستم ۸۰ تومن بدم یه خونه مناسب بگیرم . ترجیح دادم پول دستم باشه . خونه نملد تلاش ادمهاست که سالها تلاش کردن اما زورشون فقط همینقدر یوده . اینجا بیشتر می فهمی مسافری . ۲۰ ملیون بالا و پایین چقدر تفاو
یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون نه شک به چیزی نه یقین ، مست و خمارت نیستم شب‌زنده داری می کنی تا صبح زاری می کنی تو بیقراری می کنی ، من بیقرارت نیستم پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد گل میدهی ، نو می شوی ، من در بهارت نیستم زنگارها را شسته‌ام دور از کدورت‌های دور آیینه‌ای رو به توام ، اما کنارت نیستم دور دلم دیوار نیست ، انکار من دشوار نیست اصلا منی در کار نیست ، امن ام
دنبال جایی بودم که ازادانه بنویسم . بنظرم اینجا خوب بود . کسی مرا نمی شناخت . حتی شاید کسانی از نوشته ها استفاده می کردند اما حس راحتی نداشتم حالا جایی می نویسم که اینجا نیست حسنش به ان است که معذب از بیان همه چیز نیستم . من راه زندگی را دنبال می کنم در نوشتن
در مراسم مامان من از نمای بیرون یه خانم ۵۰ ساله و.اما در وجود پنج َش ساله ی مشغول به افکار خودش فارغ از اتفاق ها و جمعیت مشغول کار خودم در بهشت زهرا غرق در خاک ورفت و امد بودم برسر خاک مثل طفلی زانو زدم چهره اش را دیدم تا به یادم بماند . .موقع ترک ر خاک تکه بزرگی از کف پوتینی که پایم بود کنده شد و من متعجب نگاه کردم حالا انگار یه پایم رو زمین بود اون یکی چهار سانت بالا . تمامی نداشت تا خود خانه ریز ریز همه کف کفش پ ره شد و ریخت .
اگرچه تا تولد هست رحلت هم هست اما سال رحلتهای سنگین ما گذشت . من روزی تو را تنها خواهم گذاشت نه از سر بی مهری که اقضای طبیعت است تا توان دارم تا تو بخواهی هستم تا مکان و زمان اجازه دهد اما گریزی نیست . پس چرا در این دنیا از کارهای بچه گانه دیگران دلگیر شویم .کارهای کمی خنده دار . که بوی غرور ادمیزاد می دهد انگار ادمها نمی دانند نابخته اند .
توی جوابِ ابلهان اونقدر خاموش نمونید ، که بگن حرف حساب جواب نداره !???? اما من یه ماگ م که دوسش دارم فردا سوال و جوابه که از کجا ی چند ی. می خوام بگم کسی برام ه خواهرم . همکارم برای تولدم . خودم نه می دونید دوست دارم بخندم و فرار کنم . هیچ توضیحی ندم دوست دارم بگم داشتم از خکنه اوردم . دوست دارم بگم قابلی نداره. دوست دارم کسی انقدر به هر کار ادم کار نداشته باشه ‌‌ دوست دارم روز مسخره اول زود تموم شه بره من بمونم و لیوانم که دلم می خواد
اگه مجرد بودن تنهایی باشه نوشا ندا من مامان اقاجون محسن خ حیدری خ شرفی خ اذر سا مریم دخترش پسرش پسرم پویا هر سه تا ایران ها نجمه هردوتا مقدس مریم سمیه دخترش فرزانه ها و.‌ چقدر ادم تنها هستند که تا مثل ا نا نبودیم نمی فهمیدیم . زندگی تنهایی قشنگ نیست اما به هر قیمتی هم نمی ارزه
───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── دل ندارم که بمونی؛ دل ندارم که بری دل ندادم که ببینم واسه رفتن حاضری! چی عوض شد تو وجودم؟ این نبودم قبل تو…! مطمئن باش هرچی بودم، این نبودم قبل تو! شعر : علی بحرینی اینم از من اینم از تو؛ اینم از این زندگی… گاهی رازاتو نمیشه حتی به خودت بگی! اون دوتاییا تموم شد، اما باز دوست دارم دوست دارم گوشه ی قلبت خودمو جا بزارم من بهونت کرده بودم، تا نفس باشی برام میرم و میری و میدونی؛ چقدر تورو میخوام برمیگردم به گذشته از همیشه خسته تر… چیزی از دلم
سربلندی و عزت و خوشایند تو ای خدای بزرگ چیزیست که ارامم می کند من به ارامش نیاز دارم و ارامش تویی . تا ذهنم ارام نگیرد جسم و جان را ارامشی نیست دلم می خواهد در جایی زندگی کنم که دلخوشی های دیگران را مختل نکنم جای من در کنار انسانهای دیگر سر شار از زندگی نیست دوست دارم کنجی ارام داشته باشم تا نیازارد دلی
بسیار می اندیشم کمتر می نویسم این روزها حال خوب عبادت دارم حال خوب نمازخونواندن، تعجیل در اول وقت فارغ از روزگار . حمد و شکر خدا . دل سپردم بخدایی که انسانها محبوب اویند و او به همه مهربانتر خودش هدایت می کند رزق می دهد دعوت می کند و من بنده فقط شکر و دادن دل به رضای او این چه مرحله ایست که شایسته آن شده ام .

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مجله صنعت تو سریال ها ی روز دنیا کارخانه نخ اکریلیک کافی نت دانش خرید سرور اچ پی، فروش سرور اچ پی چه فیلمی؟